آنارشیسم هرج و مرج نیست

آنارکیزم یا آنارشیسم (در یونانی، آن به معنی«بی»، و ـارک، به معنای «مهتر»، در تقابل با مهتری)، نامی است که به ایده‌ای  زیستی و رفتاری اطلاق شده است .‌انارشیسم به معنای هرج و مرج نیست. بلکه به معنای هارمونی جامعه انسانی با طبیعیت است.در جامعه‌ای‌مبتنی بر تفکر آنارشیسم، هماهنگی نه با سرفرودآوردندربرابر فرادستان یا فرمانبُرداری از زورمندان، بلکه مبتنی بر توافقهای آزادانه‌‌ای حاصل می‌گردد که میانِ جماعات ها و صنوف شکل می‌گیرد. در جامعه‌ای که در جهتی هامونیک استوار است، انجمن‌های داوطلبانه‌ای که هم‌اکنون در حالِ دربرگرفتنِ تمامیِ زمینه‌های فعالیت انسانی هستند گستره‌ای عظیم‌تر را دربر‌گرفته و در نهایت خود را، در تمامیت عملکردی خویش، جایگزینِ دولت می‌سازند. همچون شبکه‌ای به هم پیچیده که متشکل از تنوعی نامحدود از گروه‌ها و فدراسیون‌ها در تمامیِ درجات و مقیاس‌های محلی،منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی است.

نگرش اقتصادی آنارشیست‌ها ، همچون سوسیالیست‌ها، که اساسِ چپ بودنشان را از آنها می‌گیرند، مبتنی بر این است که نظام ِفراگیرِِ مالکیتِ خصوصیِ بر زمین و تولیدِ سرمایه‌داریِ در خدمتِ سود و منفعت، نشان‌دهنده انحصار طلبی و بنا براین خلافِ اصول عدالت و منطق بهره‌وری است. از نظر سوسیالیست ها ، خصوصی شدن زمین و ابزار تولید، بزرگترین مانع  بر سر راه  موفقیت‌ همگانی و سعادت بشری است. آنارشیست‌ها نیز نظام کارمزدی و تولیدِ سرمایه‌داری را مانعی برای پیشرفت می‌دانند اما  معتقدند که حکومت نیز  ابزارِ مهمی در سرکوب فرودستان و تامین امنیت برای  عده‌ای محدود است که  تا زمین ها و امکاک را در انحصارخویش در آورده و سهمی کاملاً بی‌تناسب در انباشته‌ مازادِ تولید به خود اختصاص دهند. در نتیجه، آنارشیست‌ها، هم‌زمان با مبارزه با مالکیت خصوصی بر زمین و نظم سرمایه‌دارانه، با همان توان، با حکومت نیز به‌مثابه‌ی حامیِ اصلیِ نظم طبقاتی و بهره‌برداری  نظام ‌مند می‌جنگد. 

آنارشیست‌ها، هم‌سو با اغلب سوسیالیست‌ها، بر آن اند که همچون تمامیِ تحولات طبیعی، تکاملِ تدریجیِ جامعه، گه‌گاه، به دوره‌ای تکاملِ جهش‌گونه بر‌می‌خورد که دگرگونی یا انقلاب نامیده می‌شود. در واقع آنارشیست ها  بر این باورن هستند که  عصرِ انقلابات هنوز به پایان نرسیده است. دوره‌های جهش ‌های تکاملی ، در پیِ دوره‌های تکاملِ تدریجی می‌آیند و بدین جهت باید از آن ها – نه برای افزایش و گسترشِ قدرت‌های دولتی، بلکه برای کمینه‌سازی آنها به‌واسطه‌ی سازماندهی در هر شهرستان یا کمونِ گروه‌های محلیِ تولیدکننده و مصرف‌کننده-بهره‌گرفت.